سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خرید یار

این مورد لزوما به‌معنای باور مذهبی نیست؛ هرچند می‌تواند بخشی از آن باشد. منظور از این مورد، باورمندی به خود، رؤیاها و کارتان است. اگر به خودتان باور نداشته باشید، خدمات و تلاشی که در کارتان ارائه می‌دهید دیده نخواهد شد.

 

«تردید» می‌تواند کسب‌وکارهایی را که می‌توانند در دنیا تغییراتی بنیادی بیافرینند نابود کند. من این موضوع را به‌خوبی درک کردم. زمانی که حس کنید کسانی که مورد اعتماد شما هستند، در جهت نابودی شما می‌کوشند، حفظ‌کردن باورتان دشوار خواهد بود.

 

اما آنگاه که ایمان‌تان را به کارتان از دست بدهید و چنین بپندارید که زیادی رؤیاپردازی کرده‌اید یا باور کنید فردی دیگر بهتر از شما این کار را انجام خواهد داد، دست به نابودی خود زده‌اید. حتی شاید کارتان را ترک کنید و برای کس دیگری مشغول به کار شوید؛ کسی که به خودش باور دارد.

 

آیا ترجیح می‌دهید کارها را به‌روش خودتان انجام دهید؟ باید به خودتان و همه? جنبه‌های کارتان باور داشته باشید. تردیدی نیست که با مسائلی پیچیده‌ نیز روبه‌رو خواهید شد؛ اما چون به کارتان باور دارید و خواستار بهبود شرایط هستید، به مسیر ادامه خواهید داد.

 

اگر کارآفرین باشید، احتمالا کمتر از افراد دیگر می‌خوابید و بیشتر به کارتان می‌اندیشید. اگر مشکلی بروز کند، مسئولیت آن با شماست. این موضوع ممکن است خطرناک باشد. این باور شما را به این سو هدایت می‌کند که اگر هر روز مشغول کار و پول درآوردن نباشید، کسب و کار شما از بین خواهد رفت.

 

به کارمندان‌ و همکاران‌تان اعتماد کنید. بگذارید آن‌ها وظایف خودشان را انجام دهند و شما هم کارهای خودتان را انجام دهید. مطمئن شوید کسب‌وکار قدرتمندی دارید. به‌دنبال راه‌هایی تازه باشید تا آن را تقویت کنید. از اعضای تیم‌تان بازخورد بخواهید و برای کسب بهترین نتیجه، برنامه ریزی درستی انجام دهید.

 

در همین حال، مراقب تغذیه‌ و وزن‌تان باشید. به باشگاه بروید یا ورزش دلخواه‌تان را دنبال کنید. یک ذهن قوی و هشیار از جسمی قوی و هشیار سرچشمه می‌گیرد. پس این موضوع را جدی بگیرید. نیازی نیست به ورزشکاری حرفه‌ای تبدیل شوید. تنها کافی‌ است هدف‌هایی تنظیم کنید، به آن‌ها برسید و به‌دنبال هدف‌های جدیدی باشید. این کار باعث می‌شود نگاه‌تان به کار دگرگون شود و همیشه به‌دنبال پیشرفت باشید.

 

آیا حس خوبی ندارید؟ همت کنید و از پزشک‌تان وقت ملاقاتی بگیرید. کار شما برای رسیدن به جایگاه عالی، به بهترین نسخه? ممکن از شما نیاز دارد. این بدان معناست که با مراقبت از سلامتی‌تان، می‌توانید روشن‌تر بیندیشید، تصمیم بگیرید و تیم را به‌سوی موفقیت هدایت کنید.

 


مهم نیست پیشنهادی که دریافت کرده‌اید چقدر عالی است یا شما چقدر هیجان‌زده هستید: هرگز مذاکره کردن را فراموش نکنید. مذاکره‌کردن فراتر از بحث دستمزد و حقوق ماهیانه است و شامل موارد بیشتری است؛ مثلا: مرخصی، بازپرداخت مخارج رفت‌وآمد، گزینه کار در خانه، عضویت در باشگاه ورزشی، ساعت کاری منعطف، بازپرداخت شهریه (هزینه‌ای که برخی شرکت‌ها برای دوره های آموزشی کارکنان‌شان در نظر می‌گیرند) یا برنامه‌های سلامتی ازطرف شرکت برای کارکنان‌. حقوق و مزایای هر شغل یکی از عوامل مهم هر پیشنهاد شغلی است. به‌علاوه، هر شرکت مزایایی دارد که ویژه آن شرکت است. پس بهتر است به‌جای حدس و گمان، از مسئول مربوطه هر سؤالی در این زمینه دارید بپرسید. به این فکر کنید که مهم‌ترین دغدغه شما کدام است و اول درباره آن صحبت کنید. تا زمانی که سؤالی نپرسید، نمی‌دانید چه‌چیز در انتظارتان است و بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که به خواسته‌تان «نه» بگویند. پس ترس‌ یا خجالت را کنار بگذارید و خیلی واضح این مسائل را مطرح کنید.

 

حالا دوباره برگردید به حقوق پیشنهادی. از خودتان بپرسید آیا این حقوق با سمت شغلی شما هم‌خوانی دارد و برای مخارج زندگی‌تان کافی است؟ اگر نه، آیا می‌توانید چک‌وچانه بزنید؟

 

پس این نکته را هم برای تصمیم گیری بهتر مدنظر قرار دهید.

 

گاهی بهترین روش در تصمیم‌گیری، درپیش‌گرفتن روش وکیل‌مدافع شیطان* است. به این فکر کنید که با ردکردن این پیشنهاد چه اتفاقی می‌افتد. آیا در شغل فعلی‌تان گیر می‌افتید؟ آیا از شور و هیجان می‌افتید و دیگر برای‌تان اهمیتی ندارد چه شغلی داشته باشید؟ اثر مالی آن چه خواهد بود؟ نکات مثبت و منفی آن چیست؟ طی‌کردن این فرآیند کمک می‌کند تا هر بهانه‌گیری که در پس ذهن‌تان وجود دارد را مشخص کنید و با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرید.

 

یکی از نکات تأثیرگذار دراین‌خصوص، برخورد و رفتار مدیر آینده‌تان است. مدیر می‌تواند باعث پیشرفت یا شکست در یک موقعیت کاری شود. بهتر است مطمئن شوید که با رئیس آینده‌تان راحت خواهید بود و مشکل اساسی در ابتدای کار وجود ندارد. حالا نظرتان درباره افرادی که باید برای آنها کار کنید چیست؟ آیا مدیرتان کسی خواهد بود که از او درس بگیرید و به رشد شما کمک خواهد کرد؟ آیا وسایل و امکاناتی که برای موفقیت شغلی نیاز دارید در اختیارتان قرار خواهد گرفت؟

 

اگر در زمان مصاحبه زمان زیادی نداشتید که با مدیر آینده‌تان بگذرانید، بهتر است قرار ملاقاتی 20دقیقه‌ای با او ترتیب دهید و پیش از قبول‌کردن پیشنهاد شغلی، سؤال‌های‌تان را بپرسید تا دید واضح‌تری نسبت به روابط‌تان به دست آورید یا، اگر امکان دارد، با کارمندی که با این رئیس در ارتباط است ملاقات کنید و سؤال‌های‌تان را از او بپرسید. زیاد سخت نگیرید و سؤال‌هایی بپرسید که به روشن‌شدن مطالب در این زمینه کمک می‌کند؛ مثلا: «سبک مدیریتی این مدیر چگونه است؟» یا «بهترین قسمت کارکردن زیر دست این مدیر کدام است؟».

 

رسیدن به جواب این پرسش‌ها در قبول یا رد پیشنهاد شغلی جدید به شما کمک خواهد کرد.

 

ما زمان زیادی را در محل کار هستیم و اگر قرار باشد در آن محیط احساس رضایت‌مندی نداشته باشیم، کار سختی خواهیم داشت. باتوجه‌به اینکه چقدر با همکاران‌تان تعامل خواهید داشت، مهم است که بدانید جو محیط کار جدید چقدر با روحیه و شخصیت شما هماهنگ است. بهتر است با کمی تحقیق متوجه شوید که آیا با فرهنگ سازمانی و محیط جدید راحت هستید یا خیر.

 

دیدن همکاران آینده‌تان و اولین برخورد با آنها کمک می‌کند دید واضح‌تری از خودتان در آن محیط و کنار همکاران جدید به دست آورید. آیا این شرکت همان جایی است که به آن باور دارید و با آن هیجان‌زده و مشتاق می‌شوید؟

 

در سایت لینکدین به‌دنبال صفحه کارکنان فعلی و پیشین شرکت باشید. آیا کارمندها مدت طولانی است که آنجا کار می‌کنند؟ اگر سرعت عوض‌شدن کارمندان آن شرکت زیاد باشد، آن را زنگ خطر بدانید.

برای رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها، با هرکس که در آن شرکت مشغول کار است (یا کسی که قبلا آنجا کار کرده) درباره حال‌وهوای آنجا گفت‌وگو کنید. آیا نمی‌توانید با کسی تماس بگیرید؟ به‌سراغ وب‌سایت، صفحه فیسبوک یا اینستاگرام شرکت بروید یا خبرهای مربوط به آنجا را مطالعه کنید. ممکن است نقدهایی که درباره یک شرکت خاص وجود دارد مغرضانه باشد، پس حسابی حواس‌تان را جمع کنید. یک نکته دیگر: در سایت لینکدین به‌دنبال صفحه کارکنان فعلی و پیشین شرکت باشید. آیا کارمندها مدت طولانی است که آنجا کار می‌کنند؟ اگر سرعت عوض‌شدن کارمندان آن شرکت زیاد باشد، آن را زنگ خطر بدانید.

 

وقتی به جواب این سؤال‌ها رسیدید، می‌توانید پیشنهاد شغلی را، در خوش‌بینانه‌ترین حالت و با حداکثر اطلاعاتی که داشتید، قبول کنید. فراموش نکنید: مهم نیست بازار کار چقدر سهمگین به نظر می‌رسد چون شما مجبور نیستید به هر پیشنهادی که سر راه‌تان سبز شد جواب مثبت دهید. در آخر، پیدا کردن شغل و موقعیتی که واقعا در آن خوب هستید و با قابلیت‌های‌تان هماهنگ است بسیار ارزشمند خواهد بود.

 

شما همراهان عزیز هم برای ما از تجربه شخصی‌تان بنویسید. برای انتخاب شغل جدید چگونه تصمیم می‌گیرید؟


1. آیا می‌توانم حداقل تا دو سال دیگر خودم را در این موقعیت شغلی تصور کنم؟

هر شغل، تعهدی طولانی‌مدت است. بنابراین، ضروری است که بتوانید خودتان را حداقل به‌مدت یک سال در آن شغل تصور کنید. فراتر از وظیفه‌‌ای که قرار است قبول کنید، بهتر است مسیر شغلی با آن شرکت را هم در نظر بگیرید. باید مطمئن شوید که حداقل یک یا دو سال آینده در آنجا مشغول به کار خواهید بود و در این مدت سراغ شغل جدیدی نخواهید رفت.

 

نکته مهم دیگر دراین‌خصوص این است که از کاری که قرار است هرروز انجام دهید درک درستی داشته باشید. آیا عنوان شغلی‌ جدید به‌درستی وظیفه شما را شرح می‌دهد؟ در راستای ساختار شرکت است و هدف‌های حرفه‌ای شما را در خود دارد؟

 

بهتر است درباره موفقیت های آینده‌تان و ارزیابی هدف‌ها و نتیجه‌ها نیز به تعریفی مشخص برسید. اگر هنوز جوابی ندارید، از کارفرما بخواهید اطلاعات توضیحی راجع به شرکت را به شما بدهد تا بتوانید تمام انتظارات و مسئولیت‌های‌تان را بررسی کنید. اگر میان چیزهایی که در مصاحبه کاری راجع به آنها صحبت کرده‌اید و چیزی که در توضیحات شغل می‌بینید تفاوت‌هایی وجود دارد یا سؤال‌های جدیدی برای‌تان به وجود آمده است، برای رفع ابهامات‌ با مسئول استخدام صحبت کنید.

 

پاسخ درست یا غلطی برای این سؤال وجود ندارد. شما باید کاری را انجام دهید که به صلاح‌تان است. این سؤال را از خودتان بپرسید تا تشخیص دهید آیا قبول‌کردن این پیشنهاد واقعا کاری درست است یا خیر. به این فکر کنید که قبول پیشنهاد شغلی جدید چطور به پیشرفت شما یا رسیدن به اهداف کمک خواهد کرد. همچنین مزایایی را در نظر بگیرید که با قبول این پیشنهاد به دست خواهید آورد.

 

درمورد مقایسه کارکردن در رشته موردعلاقه یا کارکردن برای حقوق بیشتر بحث‌های زیادی وجود دارد. باید ببینید کدام‌یک از این دو مورد برای شما مهم‌تر است. کارکردن در رشته موردعلاقه انتخابی محبوب‌تر است، اما اگر به‌خاطر حقوق بالاتر به شغلی جذب شده‌اید هیچ اشکالی ندارد. اگر می‌خواهید سراغ شغلی بروید که بیشتر جنبه مالی آن برای‌تان مهم است، انتخابی موجه خواهد بود. فراموش نکنید که اینجا بحث درست و غلط مطرح نیست. تنها باید مطمئن شوید که دلایل روشنی دارید و عجولانه تصمیم نگرفته‌اید.

 

بالاخره، همان‌قدر که از گرفتن پیشنهاد شغلی جدید هیجان‌زده هستید، نباید اهداف کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت حرفه‌ای‌تان را فراموش کنید.

 

جدا از گرفتن پیشنهاد شغلی، آیا برای کارکردن در این شغل هم مشتاق هستید؟

 

آیا این شغل متناسب با توانایی‌ها و استعدادهای شماست؟

 

آیا این موقعیت کاری به ارتقای هدف‌های حرفه‌ای‌تان منجر خواهد شد؟ اگر نه، این شغل چه مزیتی برای شما خواهد داشت؟

 

حقیقت این است که، به‌جز خودتان، نمی‌توانید از هیچ‌کس انتظار داشته باشید که پاسخ این پرسش‌ها را بداند. پس، به‌اندازه کافی به هدف‌های‌تان و چگونگی تأثیر این پیشنهاد شغلی در رسیدن به آنها فکر کنید.


این روزها از دورکاری زیاد می‌شنوید. درست است؟ اما دورکاری دقیقا چیست؟ کسانی که وظایف شغلی خود را بدون حضور در محل کار و از راه دور مثلا در منزل انجام می‌دهند، در اصطلاح دورکاری می‌کنند. بعضی از افراد دورکار در خانه کار می‌کنند و برخی دیگر هم در فضاهای کاری مشترکی که وجود دارد، در کنار افراد دیگر مشغول به فعالیت می‌شوند. منظور از این فضاهای کاری مشترک، مکان‌هایی است که افراد دورکار یا کسانی که دفتر و شرکت شخصی ندارند، با پرداخت اجاره‌بها در آنجا کار و شغل خود را انجام می‌دهند و از محیط و فضا استفاده می‌کنند. دورکاری تنوع فراوانی دارد. بعضی‌ها هر روز کار می‌کنند و برخی هم چند روز در هفته. اما چطور می‌شود با این روش شغلی، بهره‌ورتر عمل کرد؟ در این مقاله، از نکاتی گفته می‌شود که به افراد در افزایش بهره وری در زمان دورکاری کمک می‌کند.

مختصات دورکاری تاحدی با کارکردن به شیوه? حضوری متفاوت است. کسانی که می‌خواهند به افراد موفق و شایسته‌ای در حوزه? دورکاری بدل شوند، باید نظم و مقرراتی جدی برای خود در نظر بگیرند و متفاوت‌تر از شاغلان معمولی تلاش کنند تا در کارشان موفق شوند.

 

مزایای دورکاری

برای کارفرمایان و شرکت‌های مختلف، جذب نیروهای دورکار بسیار سودآور است. هزینه‌ها به‌شکل درخور توجهی برای این دسته از دوستان کاهش پیدا می‌کند؛ چون دیگر لازم نیست هزینه‌های مکان را بپردازند و نیازهای افراد شرکت را تأمین کنند. علاوه‌‌براین، امکان جذب نیرو از نقاط جغرافیایی مختلف هم فراهم می‌شود و دست کارفرما در استخدام بازتر خواهد بود؛ مثلا اگر نیروهای کاری شرکتی از نقاط مختلف دنیا باشند، امکان اینکه همیشه کسانی برای پاسخ‌گویی به مشتریان حاضر باشند، به‌سادگی فراهم می‌شود.

نیروهای دورکار هم از مزایای این روش شغلی بی‌نصیب نیستند. آنها می‌توانند بدون وجود حواس پرتی های رایج در محیط کار، به شغل خود رسیدگی و برنامه‌ای منعطف برای کارکردن در طول روز طراحی کنند. ضمن اینکه دیگر نیاز نیست به محل کار رفت‌وآمد کنند و این یعنی هزینه? تردد افراد کاهش پیدا می‌کند و استفاده‌نکردن از وسایل نقلیه هم در کاهش آلودگی‌های محیطی، مثلا آلودگی هوا، نقش دارد.

 

معایب دورکاری

دورکاری معایبی هم دارد که نمی‌توان از آنها چشم پوشید. درواقع، دورکاری روشی ایدئال برای گرداندن گروه کاری نیست. یکی از مشکلات عمده‌ای که بر سر راه این نوع از کارکردن وجود دارد، دشواری ارتباطات است. مهارت های مدیریتی بسیار گسترده‌ای لازم است تا بتوان نیروهای کاری را از نقاط مختلف کشور یا حتی دنیا باهم هماهنگ کرد.

 

اگر تعامل و ارتباطات گروهی که به‌شکل دورکاری فعالیت می‌کنند، به‌خوبی در جریان باشد، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. مدیریت گروه‌های دورکار به مهارت فراوانی نیاز دارد. اگر مدیریت در این زمینه قوی باشد، تعامل میان کارمندان و سرپرستانشان افزایش می‌یابد.

 

البته معایب دیگری هم برای دورکاری وجود دارد؛ مثلا ممکن است که نیروهای کاری به ورطه? انزوا بیفتند و کمی از انگیزه‌هایشان کاسته شود. اگر این افراد نظم و قانون را به‌خوبی در کارشان در نظر نگیرند یا از خود به‌خوبی مراقبت نکنند، فرسودگی شغلی و ازدست‌رفتن انگیزه‌های کاری بسیار محتمل خواهد بود.

 

با درنظرداشتن نکاتی که درباره? مزایا و معایب دورکاری گفته شد، نکاتی را در ادامه خواهید خواند که می‌توانند به افزایش بهره وری در زمان دورکاری کمک کنند.


کوچینگ چیست و چه مفهومی دارد؟ کوچینگ یا مربیگری فرایندی ا‌ست با هدف افزایش بهره وری که به‌جای تکیه بر گذشته یا آینده دور، بر «اینجا و اکنون» متمرکز است. کوچینگ را می‌توان در قالب‌های متنوعی پیاده‌سازی کرد و وظایف متفاوتی برای مربی متصور شد. در جهان‌بینی توسعه فردی و بهره‌وری کسب و‌ کار، مربی صرفا فردی متخصص نیست؛ بلکه نقش اصلی او تسهیل‌کردن فرایند یادگیری است. در این مقاله، شما را با علم کوچینگ و فواید دوره کوچینگ آشنا می‌کنیم و تفاوت آموزش دادن به افراد به‌روش سنتی را با کمک‌کردن به آنها در مسیر یادگیری تشریح می‌کنیم.

 

 

 

اگر می‌خواهید بدانید کوچینگ یعنی چه، به این ضرب‌المثل معروف چینی فکر کنید:

 

اگر قصد دارید فردی را یک وعده سیر کنید، به او ماهی بدهید؛ اما اگر می‌خواهید او را تا آخر عمر سیر کنید، به او ماهیگیری یاد دهید!

 

کوچینگ در اصل به‌معنای کمک‌کردن به دیگران در راستای بهبود عملکرد آنهاست. مربیان نمونه معتقد‌ند هر فردی راهکار حل مسئله خود را در اختیار دارد؛ اما شاید برای یافتن آن راهکار به کمی کمک نیاز داشته باشد:

 

کوچینگ شکوفا‌کردن نیروی بالقوه افراد در راستای بیشینه‌کردن بهره وری آنهاست. معنی کوچینگ بیشتر در وجه یاریگری آن نهفته است تا وجه تعلیمی آن!

 

– جان وایت‌مور، برگرفته از کتاب «مربیگری برای بهبود عملکرد»

 

دریافت کتاب مربیگری برای بهبود عملکرد از دیجی‌کالا

تعاریف کوچینگ

کوچینگ تعاریف فراوانی دارد؛ اما آن را می‌توانیم در این عبارات خلاصه کنیم:

 

کوچینگ کمک به افراد برای تغییر‌دادن آرزوها و حرکت در مسیر مطلوب است؛

کوچینگ حمایتی همیشگی از افراد است و به آنها کمک می‌کند به شخصیت ایدئال خود تبدیل شوند؛

کوچینگ خودآگاهی، قدرت تصمیم گیری و توان تحول را در افراد پرورش می‌دهد.

کوچینگ یا مربیگری را به‌شکل سنتی درباره ورزش به کار می‌بریم. هر ورزشکار طراز اول حتما مربیانی حرفه‌ای دارد. در چند سال اخیر، کاربرد کوچینگ گسترش یافته است و در زمینه‌های گوناگون، از کسب‌و‌کار تا زندگی، به کار گرفته می‌شود. امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، افراد عادی با کمک مربیان خود به اهدافشان می‌رسند و این موضوع دیگر عجیب و غیرعادی نیست.

 

مربی یا در اصطلاح، کوچ به مشتریانش کمک می‌کند تا به حداکثر بهره‌وری و نتایج دلخواه در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود دست یابند. کوچینگ دستیابی به بهترین عملکرد، آموختن و پیشرفت در مسیر مطلوب را تضمین می‌کند. مربیان معمولا درزمینه مدنظر مشتریان خبرگی و تجربه فراوانی دارند.

 

کوچینگ بر مبنای این باور پایه‌ریزی می‌شود که افراد راهکار حل مسائل خود را در اختیار دارند.

مربی صرفا متخصص نیست؛ بلکه تلاش اصلی او کمک به دیگران برای شکوفایی استعداد‌های بالقوه است. کوچینگ بر خودِ فرد و محتویات ذهن او متمرکز است. هرکسی می‌تواند مربی باشد و کوچینگ شرایط ویژه‌ای ندارد. همه می‌توانند در تعامل با دیگران (دوستان،‌ همکاران، زیردستان یا حتی افراد مافوق)، رویکرد کوچینگ را انتخاب کنند.

 

مهارت اصلی در کوچینگ پرسیدن سؤالات درست است: سؤال‌هایی که افراد را در کشف مسائل اصلی آنها یاری می‌کند.

بازی درونی و نقش کوچینگ

ماهیت کوچینگ چیست - همراهی و مراقبت

 

بحث درباره مفهوم کوچینگ بدون اشاره به نام «تیموتی گالوی» و بینش‌های او در کتاب «بازی درونی تنیس» (The Inner Game of Tennis) بی‌فایده است. کتاب گالوی قطعا بینش ما را درباره کوچینگ متحول کرده است. او مدعی است که موانع اصلی در مسیر موفقیت و شکوفایی درونی‌اند نه بیرونی! بر مبنای بینش گالوی، مربیان باید در گفت‌و‌گوهای ذهنی و درونی افراد مداخله و با منحرف‌کردن نجواهای درونی به آنها کمک کنند! برای درک این موضوع، به این نجواهای درونی منفی و منتقد در ذهن بازیکنان تنیس فکر کنید: «این‌جوری نمی‌شه! باید بیشتر رو دستت تمرکز کنی! باید زاویه دست رو عوض کنی!»

 

بدن با مخدوش یا منحرف‌کردن افکار منفی درونی می‌تواند اوضاع را کنترل کند! گویا وقتی نجواهای منفی درونی را سرکوب می‌کنیم، بدن ما به‌خوبی از عهده کار بر‌می‌آید. مثلا گالوی از بازیکنان می‌خواهد پیش از ضربه‌زدن، بر ارتفاع توپ تمرکز کنند! این کار کاملا بیهوده است؛ اما نجواهای منفی درونی را خاموش می‌کند و بدنِ آماده ورزشکار را بر مسند قدرت می‌نشاند. با این کار ساده، ورزشکاران آرامش پیدا می‌کنند و عملکرد آنها به‌سرعت تقویت می‌شود!

 

بینش اصلی گالوی این بود که کارکرد این روش، تنها به ورزش تنیس محدود نمی‌شود. او فهمید راهکار حل مشکلات هر فرد در درون خودش نهفته است. اکنون می‌توانیم درک کنیم کوچینگ دقیقا چیست: وجه بنیادی کوچینگ کمک به افراد برای خاموش کردن صداهای مزاحم درونی ا‌ست. ما در کوچینگ به غرایض یا ناخودآگاه افراد اجازه می‌دهیم سکان هدایت امور را به دست بگیرند. برای خاموش‌کردن این صداها، گاهی آنها را در نطفه خفه می‌کنیم و گاهی در آنها کندوکاو می‌کنیم تا ریشه آنها را بیابیم و ترسی را که ایجاد می‌کنند، ریشه‌کن کنیم.

 

برای پیشرفت در زندگی، ورزش و شغل، از چه منابعی می‌توانیم استفاده کنیم؟

مدل چرخه شایستگی در یادگیری

 

تفاوت آموزش و تعلیم با کوچینگ چیست؟

در آموزش و تعلیم، ما آموزگاری خبره در اختیار داریم که دانش خود را به دانش‌آموزان تزریق می‌کند.

در فرایند آموزش، درست مانند کوچینگ، معلمان نمونه از شیوه‌های آموزشی مشارکتی و تعاملی استفاده می‌کنند؛ اما تفاوت اینجاست که فاصله دانشِ معلم با دانش‌آموز بسیار زیاد است و «جواب درست» همواره در اختیار معلمان است!

 

تفاوت منتورینگ و کوچینگ چیست؟

منتورینگ شباهت زیادی به کوچینگ دارد. مرشد راهنمایی ا‌ست که با کمک‌کردن به افراد، سرعت آنها را در یادگیری و پیشرفت افزایش می‌دهد.

در کسب‌و‌کارهای پیشرو، افرادی را در سمت منتور منصوب می‌کنند. این راهنمایان عضوی از زنجیره مدیریت شرکت نیستند و می‌توانید با خیالی آسوده از بینش‌های آنها استفاده کنید. این افراد (منتورها) معمولا بسیار با‌تجربه‌اند و درزمینه کسب‌و‌کار تخصص بسیار زیادی دارند.

 

رابطه منتورینگ معمولا بر آینده، پیشرفت شغلی و گشایش افق‌های بینش کارمندان متمرکز است. در مقابل، کوچینگ بیشتر بر «اینجا و اکنون» و حل مشکلات و مسائل امروز تمرکز دارد.

 

خرید کتاب راهنمای کامل منتورینگ

تفاوت مشاوره و کوچینگ چیست؟

مشاوره بیشتر شبیه مداخله‌ای درمانی است.

تمرکز مشاوره بر گذشته است. مشاور سعی می‌کند فرد را در عبور از موانع و مسائل گذشته یاری دهد و او را به‌سوی آینده به حرکت درآورد. تمرکز مشاوره می‌تواند بر احوالات درونی یا شرایط بیرونی افراد باشد.

 

 

نتیجه‌گیری

برای درک اینکه «کوچینگ دقیقا چیست» باید در تجربیات شخصی خود تأمل کنید. به این فکر کنید که والدینتان چگونه شما را در برداشتن گام‌های اول تشویق می‌کردند یا چگونه دوچرخه سواری، خواندن و نوشتن یا هر مهارت دیگری را به شما آموزش می‌دادند. کوچینگ یعنی به دیگران در یافتن راه‌حل مشکلاتشان کمک کنیم تا عملکردشان بهبود یابد. کوچینگ یکی از شیوه‌های بسیار کارآمد آموزش به افراد است که در محیط‌های کسب‌و‌کار هم طرف‌داران فراوانی دارد.